سفارش تبلیغ
صبا ویژن
به یقین بدانید که خدا بنده‏اش را هر چند چاره‏اندیشى‏اش نیرومند بود و جستجویش به نهایت و قوى در ترفند بیش از آنچه در ذکر حکیم براى او نگاشته مقرر نداشته ، و بنده ناتوان و اندک حیله را منع نفرماید که در پى آنچه او را مقرر است برآید ، و آن که این داند و کار بر وفق آن راند ، از همه مردم آسوده‏تر بود و سود بیشتر برد ، و آن که آن را واگذارد و بدان یقین نیارد دل مشغولى‏اش بسیار است و بیشتر از همه زیانبار ، و بسا نعمت خوار که به نعمت فریب خورد و سرانجام گرفتار گردد ، و بسا مبتلا که خدایش بیازماید تا بدو نعمتى عطا فرماید . پس اى سود خواهنده سپاس افزون کن و شتاب کمتر ، و بیش از آنچه تو را روزى است انتظار مبر [نهج البلاغه]
دفاع بلاگ
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» جلب محبت مردم به نظام اسلامی با اخلاق نیکو

جلب محبت مردم به نظام اسلامی با اخلاق نیکو
آنچه بنده توصیه میکنم این است که توانایى‌هاى مجموعه‌ى بسیج را باید بالا برد؛ الزاماتى وجود دارد: الزامات اخلاقى، الزامات رفتارى، الزامات عملى. الزامات اخلاقى، یعنى ما در درون خودمان اخلاقیّات نیکوى اسلامى را پرورش بدهیم؛ از جمله‌ى این اخلاقیّات صبر است، از جمله‌ى این اخلاقیّات گذشت است، از جمله‌ى این اخلاقیّات حلم و ظرفیّت داشتن و جنبه داشتن است، از جمله‌ى این اخلاقیّات تواضع است؛ این خصوصیّات را در درون خودمان تقویت کنیم. الزامات رفتارى هم این است که همین خلقیّات نیکو را در عمل با مردم، در عمل با محیط، در تعامل با جامعه و انسانها به کار ببریم. امام صادق (علیه الصّلاة و السّلام) به اصحابش میفرمود: جورى عمل کنید در بین مردم که هر کس شما را میبیند، بگوید اینها یاران امام صادقند،(1) رحمت خدا بر امام صادق، مایه‌ى تحسین براى ما بشوید. رفتار یکایک عزیزان بسیجى، شما جوانها، شما عناصر پاک، شما دلهاى پاکیزه و روشن، رفتار یکایک شما با آحاد مردم - که خیلى‌هایشان همان‌طور که گفتم به معناى واقعى کلمه بسیجى‌اند - باید جورى باشد که بگویند اینها پرورش‌یافتگان نظام اسلامى‌اند؛ مایه‌ى جلب محبّت، مایه‌ى جلب احترام براى نظام اسلامى و براى جمهورى اسلامى.1392/08/29

حدیث

1 ) 
الحکایات فی مخالفات المعتزلة من العدلیة، شیخ مفید، ص 93؛ السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی (و المستطرفات)، محمد بن إدریس حلى‏، ج‏ 3، ص 650؛ الکافی، ثقة الاسلام کلینی، ج‏ 2، ص 77؛ دانشنامه قرآن و حدیث، محمدی ری‌شهری، ج 10، ص 434.

قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَوْصِنِی فَقَالَ أُوصِیکَ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ الْوَرَعِ وَ الْعِبَادَةِ وَ طُولِ السُّجُودِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ وَ صِدْقِ الْحَدِیثِ وَ حُسْنِ الْجِوَارِ فَبِهَذَا جَاءَنَا مُحَمَّدٌ ص صِلُوا عَشَائِرَکُمْ وَ عُودُوا مَرْضَاکُمْ وَ احْضُرُوا جَنَائِزَکُمْ‏ وَ کُونُوا لَنَا زَیْناً وَ لَا تَکُونُوا عَلَیْنَاشَیْناً حَبِّبُونَا إِلَى النَّاسِ وَ لَا تُبَغِّضُونَا إِلَیْهِمْ جَرُّوا إِلَیْنَا کُلَّ مَوَدَّةٍ وَ ادْفَعُوا عَنَّا کُلَّ قَبِیحٍ‏ فَمَا قِیلَ فِینَا مِنْ خَیْرٍ فَنَحْنُ أَهْلُهُ وَ مَا قِیلَ فِینَا مِنْ شَرٍّ فَوَ اللَّهِ مَا نَحْنُ کَذَلِکَ لَنَا حَقٌّ فِی کِتَابِ اللَّهِ وَ قَرَابَةٌ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص‏ وَ وِلَادَةٌ طَیِّبَةٌ فَهَکَذَا فَقُولُوا.
ترجمه:
(به نقل از کثیر بن علقمه) به امام صادق علیه السلام گفتم : مرا سفارشى فرما . فرمود : «تو را به پروا داشتن از خدا و پارسایى و عبادت و طول دادن سجده و اداى امانت و راستگویى و حسن همسایگى، سفارش مى‌کنم که محمّد صلى‌الله‌علیه‌وآله براى اینها آمده است. با کسانتان رفت و آمد کنید و از بیمارانتان عیادت کنید و در تشییع جنازه‌هایتان حاضر شوید. براى ما زیور باشید و مایه زشتى ما نباشید. کارى کنید که مردم دوستمان بدارند و کارى نکنید که مبغوض آنها واقع شویم. همه محبّت‌ها را به سوى ما بکشانید و هر گونه زشتى را از ما بگردانید. هر خوبى که در حقّ ما گفته شود، ما اهل آن هستیم و هر بدى که در باره ما گفته شود، نه چنانیم. ما را در کتاب خدا حقّى است و با پیامبر خدا خویشاوندیم و پاک، زاده شده‌ایم. این چنین بگویید»
آراستگی به فضائل اخلاقی
واقعاً اگر انسان بخواهد کارهاى کشور را، این بخشها و قسمتهاى گوناگون کشور را تقسیم‌بندى کند و به حسب اهمیت، موقع اینها را مشخص کند، آن بالابالاها آموزش و پرورش قرار میگیرد. جوان ما به آموزش و پرورش بستگى دارد، اخلاق ما به آموزش و پرورش بستگى دارد. یک عده‌اى مینالند از این که چرا ما از لحاظ اخلاقى جلو نمیرویم. البته این درست است، ما هم قبول داریم که باید در زمینه‌ى اخلاقى جلوتر رفت؛ منتها یکى از شرائطش این است که ما براى جوانهامان الگو داشته باشیم. بعضى‌ها با رفتارهاى خود، با عملکرد خود، با اظهارات خود، الگوهاى بدى براى جوانهاى ما میشوند. الگوسازى، یکى از اساسى‌ترین کارهاست. ما الگوهاى خوب خیلى داریم. اینقدر جوانهاى خوب، اینقدر چهره‌هاى نورانى - در تاریخ که بماند - در زمان خودمان داریم که همین قدر کافى است با تعریف هر کدام از اینها - تعریف به معناى معرفى کردن - یک چهره‌ى برجسته و یک الگو جلوى جوانانمان بگذاریم. اینها جوانهائى بودند که از پیشروان خودشان جلو افتادند؛ جوانهائى که پاى درس بنده و امثال بنده نشستند، اما صد پله از ما جلو رفتند؛ ما وعده کردیم، آنها عمل کردند؛ ما یاد دادیم، آنها عمل کردند؛ ولى خودمان عمل نکردیم. چقدر از این جوانها، چقدر از این شهدا کسانى بودند که از امثال ماها چیزى یاد گرفتند، اما آنها بهتر از ما شدند، جلوتر از ما شدند، بیشتر به کشور آبرو بخشیدند، پیش خدا بیشتر آبرو پیدا کردند؛ «چرا که وعده تو کردى و او بجا آورد»؛ وعده را ما کردیم، او عمل کرد. ما این همه جوان خوب داریم؛ اینها را یکى‌یکى در بیاورند، بگذارند جلوى جوان نسل حاضر؛ غیرت او را، همت او را، صداقت او را، سلامت او را، فداکارى‌هاى او را، بینش والاى او را، رفتار نیک او را با مردم، با همنوعان، با پدر و مادر، با خانواده، با دوستان، بگذارند جلوى چشم جوان نسل امروز؛ خود این آموزنده است.1391/02/13
آراستگی به فضائل اخلاقی, جذب حداکثری دفع حداقلی
بسیج سیاسى است، اما سیاست‌زده نیست، سیاسى‌کار نیست، جناحى نیست؛ بسیج مجاهد است، اما بى‌انضباط نیست، افراطى نیست؛ بسیج عمیقاً متدین و متعبد است، اما متحجر نیست، خرافى نیست؛ بسیج بابصیرت است، اما ازخودراضى نیست؛ بسیج اهل جذب است - گفته‌ایم جذب حداکثرى - اما اهل تسامح در اصول نیست؛ بسیج غیور است، پاسدار خطوط فاصل است؛ بسیج طرفدار علم است، اما علم‌زده نیست؛ بسیج متخلق به اخلاق اسلامى است، اما ریاکار نیست؛ بسیج در کار آبادکردن دنیاست، اما خود اهل دنیا نیست. این شد یک فرهنگ.1390/09/06
آراستگی به فضائل اخلاقی
بعد از آنکه دولت اسلامى تشکیل شد، مسئولیت و تعهد این دولت اسلامى این است که جامعه‌ى اسلامى را تحقق ببخشد. جامعه‌ى اسلامى یعنى چه؟ یعنى جامعه‌اى که در آن، آرمانهاى اسلامى، اهداف اسلامى، آرزوهاى بزرگى که اسلام براى بشر ترسیم کرده است، تحقق پیدا کند. جامعه‌ى عادل، برخوردار از عدالت، جامعه‌ى آزاد، جامعه‌اى که مردم در آن، در اداره‌ى کشور، در آینده‌ى خود، در پیشرفت خود داراى نقشند، داراى تأثیرند، جامعه‌اى داراى عزت ملى و استغناى ملى، جامعه‌اى برخوردار از رفاه و مبراى از فقر و گرسنگى، جامعه‌اى داراى پیشرفتهاى همه‌جانبه - پیشرفت علمى، پیشرفت اقتصادى، پیشرفت سیاسى - و بالاخره جامعه‌اى بدون سکون، بدون رکود، بدون توقف و در حال پیشروى دائم؛ این آن جامعه‌اى است که ما دنبالش هستیم. البته این جامعه تحقق پیدا نکرده، ولى ما دنبال این هستیم که این جامعه تحقق پیدا کند. پس این شد هدف اصلى و مهمِ میانه‌ى ما.
چرا میگوئیم میانه؟ به خاطر اینکه این جامعه وقتى تشکیل شد، مهمترین مسئولیت این جامعه این است که انسانها بتوانند در سایه‌سار چنین اجتماعى، چنین حکومتى، چنین فضائى، به کمال معنوى و کمال الهى برسند؛ که: «ما خلقت الجنّ و الانس الّا لیعبدون»؛ انسانها به عبودیت برسند. «لیعبدون» را معنا کردند به «لیعرفون». این معنایش این نیست که «عَبَدَ» به معناى «عَرَفَ» است - عبادت به معناى معرفت است - نه؛ بلکه به معناى این است که عبادت بدون معرفت معنى ندارد، امکان ندارد، عبادت نیست. بنابراین جامعه‌اى که به عبودیت خدا میرسد، یعنى به معرفت کامل خدا میرسد، تخلق به اخلاق‌الله پیدا میکند؛ این، آن نهایت کمال انسانى است. بنابراین هدف نهائى، آن است؛ و هدف قبل از آن، ایجاد جامعه‌ى اسلامى است، که هدف بسیار بزرگ و بسیار والائى است. خب، وقتى یک چنین جامعه‌اى به وجود آمد، زمینه براى ایجاد امت اسلامى، یعنى گسترش این جامعه هم به وجود خواهد آمد؛ که حالا آن مقوله‌ى دیگرى و بحث دیگرى است.1390/07/24
آراستگی به فضائل اخلاقی
روحانیون وظائف اجتماعى هم دارند. روحانیون بایستى در مسائل اجتماعى وارد شوند؛ منتها آن نکته‌ى اساسى این است که این ورود روحانى در مسائل اجتماعى باید ورود همراه با روحانیت باشد، نه با تحکم؛ اگر با تحکم شد، دیگر فایده‌اى ندارد. خصوصیت روحانى این است که با روحانیت، با اخلاق، با نصیحت، با ارائه‌ى راه، اطراف قضیه را آگاه کند، مشتاق کند، قانع کند، به یک کارى وادار شوند. اگر با تحکم شد، فایده‌اى ندارد. روحانى باید در مقام روحانى عمل کند. البته اگر شما رئیس جمهور شدید، در مقام رئیس جمهور یک وظیفه‌ى دیگرى دارید، در مقام قاضى یک وظیفه‌ى دیگرى دارید؛ اما در مقام روحانى، وظیفه این است که با زبان روحانیت و با زبان انبیاء با مردم حرف بزنید؛ با تحکم نباید باشد، با روحیه‌ى سیاسى‌کارانه نباید باشد.1390/07/20
آراستگی به فضائل اخلاقی
در زمینه‌ى فرهنگ، اخلاق عمومى و عدم رواج فضائل اخلاقى، مشکلاتى داریم. باید روزبه‌روز فضائل اخلاقى در بین ما رشد کند. صبر ما، شکر ما، ذکر ما، احسان ما، مروت ما نسبت به دیگران، اجتناب ما از ایذاء دیگران، میل ما به خدمت به دیگران، روزبه‌روز باید در بین جامعه رشد پیدا کند. اینها به خودى خود پیش نمى‌آید؛ اینها کار لازم دارد، تلاش لازم دارد. در این زمینه‌ها کوتاهى داریم. رواج فرهنگ اسراف و تجمل‌گرائى در جامعه، رشد یا عدم توقف میل به خشونت در برخى از بدنه‌ى جوان کشور، مضر است. ما فیلمهائى پخش میکنیم که خود آن کسانى که سازنده‌ى این فیلمها هستند، به خودشان هشدار میدهند و میخواهند خطر این فیلمها را که تولید خشونت در جامعه است، متوقف کنند؛ ولى ما حالا داریم اینها را منتشر میکنیم! اینها مضر است. بچه‌هاى ما از اول با خنجر و با قمه و با اسلحه‌ى گرم - البته پلاستیکى‌اش - آشنا بشوند، انس پیدا کنند، یاد بگیرند؛ خب، اینها خطرات دارد، اشکالات دارد، تبعات دارد، در جامعه آثارش را هم مى‌بینیم؛ این جزو ضعفهاى ماست.
چند سال پیش من در یکى از مجلات آمریکائى دیدم که مصلحینى در آنجا پیشنهاد کرده بودند که این فیلمهاى رائجِ غالبِ هالیوودى را که در آنها یا شهوت بود یا خشونت، یواش یواش کم کنند و فیلمهاى خانوادگى، فیلمهاى معصومانه و نجیبانه را رائج کنند. آنها به فکرند، حالا ما تازه از آنها یاد گرفته‌ایم!1390/05/16
 فضائل اخلاقی

امروز به واقعیت که نگاه میکنیم، مى‌بینیم نه، حقاً و انصافاً اختلالهائى وجود دارد. البته من این را به شما بگویم، بارها هم در اعلانهاى عمومى گفته‌ام - که همان عقیده‌ى قلبى و عمیق خود بنده است - من به این نسل جوانِ خودمان خیلى اعتقاد دارم. من معتقدم با این همه عوامل مخرب، در عین حال نسل جوان ما نمایشهاى دینى و اعتقادى‌اش بمراتب عمیق‌تر، جذابتر و پرمغزتر و پرمعناتر است. حالا همین روزها، روزهاى اعتکاف است؛ ماه رمضانش یک جور دیگر، ایام توسلات یک جور دیگر، نوع ورودشان در میدانهاى مقابله‌ى نظام با دستگاه‌هاى بین‌المللى یک جور دیگر است. بنابراین هیچگونه اختلالى در اعتقاد بنده نسبت به این مردم و به این جوانها به وجود نیامده و ان‌شاءاللَّه به وجود نخواهد آمد؛ لیکن واقعیتها را باید نگاه کرد و دید. ما ظرفیتمان بیش از اینهاست، ما توانائى‌مان بیش از اینهاست. ما بایستى کارى کنیم که اخلاق اسلامى در جامعه رائج شود. وقتى میگوئیم انقلاب اسلامى، خب، اسلام یک بخشش اخلاق است. پس بایستى رسالت اخلاقى انقلاب در جامعه تحقق پیدا کند.1390/03/23
آراستگی به فضائل اخلاقی
مظهر معنویت در امام بزرگوار، در درجه‌ى اول، اخلاص خود او بود. امام کار را براى خدا انجام داد. از اول، هرچه که احساس میکرد تکلیف الهى اوست، آن را انجام میداد. از فداکارى در این راه، امام ابا نکرد. از شروع مبارزات در سال 1341، امام اینجور عمل کرد؛ با تکلیف پیش رفت. به مردم و مسئولین هم این درس را بارها گفت و تکرار کرد که آنچه مهم است، تکلیف است. ما تکلیف را انجام میدهیم، ترتّب نتیجه بر کار ما دست خداست. بنابراین مظهر مهم معنویت در رفتار امام، اخلاص او بود. براى خاطر تعریف و تمجید این و آن، حرفى نزد، کارى نکرد، اقدامى نکرد. آنچه که براى خدا انجام داد، به وسیله‌ى خداى متعال به آن برکت داده شد؛ ماندگار شد. خاصیت اخلاص این است. امام همین توصیه را به مسئولین هم تکرار میکردند. امام ماها را امر میکردند به این که اهل توکل باشیم، اهل اعتماد به خدا باشیم، اهل حسن‌ظن به پروردگار باشیم، براى خدا کار کنیم. خود او اهل توکل بود، اهل تضرع بود، اهل توسل بود، اهل استمداد از خدا بود، اهل عبادت بود. بعد از پایان ماه رمضان، انسان وقتى امام را میدید، به طور محسوسى در او احساس نورانیت میکرد. از فرصتهاى زندگى براى تقرب به خداى متعال، براى پاکیزه‌کردن دل و جان مطهرِ خودش استفاده میکرد. دیگران را هم امر میکرد و میگفت: ما در محضر خدا هستیم. عالَم، محضر خداست. عالَم، محل حضور جلوه‌هاى الهى است. همه را به این راه سوق میداد. خود او اهل رعایت اخلاق بود، دیگران را هم به اخلاق سوق میداد. بخش مهمى از معنویت در اسلام عبارت است از اخلاق، دورى از گناه، دورى از تهمت، دورى از سوءظن، دورى از غیبت، دورى از بددلى، دورى از جداسازى دلها از یکدیگر. خود امام بزرگوار این چیزها را رعایت میکرد، به مردم هم سفارش میکرد، به مسئولین هم سفارش میکرد. امام ماها را توصیه میکردند به این که مغرور نشویم، خودمان را بالاتر از مردم ندانیم، خودمان را بالاتر از انتقاد ندانیم، بى‌عیب ندانیم. همه‌ى مسئولین طراز اول کشور این را از امام شنیده بودند که بایستى آماده باشیم؛ اگر چنانچه از ما عیب گرفتند، نگوئیم ما بالاتر از اینیم که عیب داشته باشیم، بالاتر از اینیم که به ما انتقادى وارد باشد. خود امام هم همین جور بود. ایشان، هم در نوشته‌هاى خود - بخصوص در اواخر عمر شریفش - هم در اظهارات خود، بارها گفت من در فلان قضیه اشتباه کردم. اقرار کرد به این که در فلان قضیه خطا کرده است؛ این خیلى عظمت لازم دارد. روح یک انسانى باید بزرگ باشد که بتواند یک چنین حرکتى را انجام دهد؛ خودش را منسوب کند به اشتباه و خطا. این معنویت امام بود، این اخلاق امام بود؛ این یکى از ابعاد مهم درس امام به ماست.1390/03/14
آراستگی به فضائل اخلاقی
امروز ما محتاج نصیحتیم. براى رشد اخلاق در جامعه، براى گسترش خلقیات خوب، براى اعتلاى روحیه‌ى همدلى و برادرى و صفا و اخوتى که در جامعه‌ى دینى مطلوب است، احتیاج داریم به نصیحت. اینها را از کى یاد بگیریم؟ پایه‌هاى اخلاق در کلمات ائمه (علیهم‌السّلام) است، در رفتار ائمه (علیهم‌السّلام) است. ما اخلاق را در جامعه رشد بدهیم؛ مردم را به خیرخواهى، به امید، به تعاون، به اخوت، به صبر، به حلم، به شکر، به احسان، به ایثار، به گذشت دعوت کنیم؛ از اخلاق بد، از تنگ‌نظرى، از ناامیدى، از بدبینى، از بدخواهى براى این و آن، از حسد، از بخل و بقیه‌ى سیئات اخلاقى، مردم را پرهیز بدهیم. این کار با زبان شعر خیلى بهتر است و بهتر ادا میشود تا زبان نثر و زبان نصیحت‌آمیز.
گوینده‌اى مثل ما بنشیند به مردم نصیحت کند، خیلى معلوم نیست تأثیر عمیقى ببخشد؛ اما وقتى خواننده‌اى همین مضمون را در یک شعرِ زیبا و خوب و با لحن خوب بیان میکند، مثل آب گوارائى است که انسان مینوشد؛ تمام سلولهاى بدن انسان از این آب بهره‌مند میشود، تا اعماق وجود انسان اثر میگذارد. البته اخلاقیات باید تکرار شود. گفتن اثر دارد، شنیدن اثر دارد؛ اما این اثر، دائمى و ابدى نیست؛ مؤثرات دیگرى هم در جامعه هست که در جهت عکس آن کار میکند. لذا بایستى اخلاقیات هى گفته بشود، باز گفته بشود، باز تکرار بشود.1390/03/03
 
آراستگی به فضائل اخلاقی
به اخلاق خودمان هم برسیم؛ به اخلاق خودمان هم برسیم. اخلاق اهمیتش از عمل هم بیشتر است. فضاى جامعه را فضاى برادرى، مهربانى، حسن ظن قرار بدهیم. من هیچ موافق نیستم با اینکه فضاى جامعه را فضاى سوءظن و فضاى بدگمانى قرار بدهیم. این عادات را از خودمان باید دور کنیم. اینکه متأسفانه باب شده که روزنامه و رسانه و دستگاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاى گوناگون ارتباطى - که امروز روزبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌روز هم بیشتر و گسترده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر و پیچیده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر میشود - روشى را در پیش گرفته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند براى متهم کردن یکدیگر، این چیز خوبى نیست؛ این چیز خوبى نیست، دل ما را تاریک میکند، فضاى زندگى ما را ظلمانى میکند. هیچ منافات ندارد که گنهکار تاوان گناه خودش را ببیند، اما فضا، فضاى اشاعه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى گناه نباشد؛ تهمت زدن، دیگران را متهم کردن به شایعات، به خیالات.1388/06/29


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حسام الدین شفیعیان ( سه شنبه 92/9/12 :: ساعت 9:26 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

آخرین یادداشت در وبلاگ دفاع بلاگ خوش آمدید
به بخش نماز خوش آمدید
نماز
نماز
نماز
نماز//دومین جشنواره تبیان قم//
[عناوین آرشیوشده]